آش دندونی عسل برسام
اولین دندون برسام عزیزم 26 خرداد 92 نیش زد و من هم تصمیم گرفتم تو اولین فرصت واسش آش دندونی بپزم البته به کمک مامانی و خاله پریسا.
همین شد که تو روز سیزدهم از دندون دار شدنش مجالی برای این کار پیدا کردیم .روز جمعه 7 تیر ماه که خا له اینا با مامانی اومدن خونمون دیگه پسرم 3 تا دندون داشت 2 تا از پایین و یکی از بالا. اتفاقا دندون بالاییش همون روزی که آش و بار گذاشتیم جیک زد.
قصد داشتم با احتساب در و همسایه ها و آشناها 35 تا ظرف آش پخش کنم.البته 20 تاشونو می خواستم با یه سری لیت برسام که خودم درست کرده بودم و با خلال دندون به در ظرف آش زده بودم تزیین کنم و مابقی که مال همسایه ها بود رو بدون عکس پخش کنم ولی آخر کار دیدیم که آش کم اومد البته چون جمعه بود و از 17 واحد همسایه ها 6 تاشون خونه نبودن به همشون رسید ولی به خودمون و مامانی و خاله پریسا و 5 تا از فامیلا آش نرسید و این شد که قرار گذاشتیم جمعه بعد هم تو خونه مامانی برای کسایی که آش نرسیده دوباره آش بپزیم البته نا گفته نماند پخش آش که تموم شد من یه ظرف پر آش از گوشه کنار آشپزخونه پیدا کردم و مثله تبرکا کلش رو بین 6 نفر جیره بندی کردیم خداییش هم خوشمزه شده بودمزه اش که زیر دندون هممون موند
اینم یه سری عکس از دندونی فیل کوچولوی مامان